Esta resenha pode conter spoilers
فیلمی با خط داستانی عالی اما پرداخت ضعیف
بعد از دیدن تریلر و مخصوصا موزیکویدیویی که از این فیلم منتشر شد، به شدت منتظر ریلیزش بودم. با انتظارات بالا و دید مثبت شروعش کردم... ومتاسفانه با ناامیدی به اتمام رسوندمش.
تیم تولید امکانات زیادی در اختیار داشت که میتونست به بهترین نحو ازشون استفاده کنه و یه اثر به یادموندنی بسازه:
بازیگر هایی که شناخته شده و محبوبن
خط اولیهی قوی داستان
المانها و اشارههای فرهنگی
طراحی لباس عالی
دکور و صحنهسازی باکیفیت و...
اما متاسفانه همشون قربانی فیلمنامهی به شدت ضعیف و تدوین پیچیده و بینظم شدن.
<اسپویل>
قرار بود خِم و وان که به اشتباه به قتل متهم شده بودن، برای پاک کردن نام خودشون به مانسوانگ بیان و اونجا اسناد خرابکاری یه عده که گمان میرفت در حال آمادهسازی برای شورش بر علیه تاج و تخت بودند رو پیدا کنن.
بعد از اومدن به مانسوانگ هم فهمیدن با چاترا منافع مشترک دارن و تصمیم گرفتن همکاری کنن.
انقدر باگ فیلمنامه زیاد بود که واقعا نمیدونم چجوری فیلم رو تموم کردم و واقعا باید ازش چه نتیجهای بگیرم؟
شخصیتپردازیها به شدت ضعیف بود. وان دچار یه تروما بود که به شدت روی رفتارش تاثیر داشت اما هیچ جوره این تروما رو برای بیننده توضیح دقیق ندادن.
چرا خِم به این راحتی به چاترا اعتماد کرد؟
چرا صاحب مانسوانگ یجا در حال همکاری با فروشندگان اسلحه بود و چند روز بعد مقابلشون؟
هونگ فقط برای گیر انداختن یه مهرهی ساده مثل پسرعموش مرگش رو جعل کرد؟ و بعد از اونهمه تلاش برای افشای هویت فروشنده و خریداران اسلحه جلوی شاه راما، تقریبا هیچ اتفاقی نیفتاد به جز اینکه وان بی دلیل و احمقانه کشته شد.
صحنههای احساسی انقدر بدون مقدمه و در موقعیتهای نامناسب قرار داشت که هیچ تاثیری نمیذاشت.
و در نهایت قرار بود به داستان یک رقصنده و نوازنده پرداخته بشه که کل تبلیغاتی که در این زمینه شده بود محدود شد به یکی دو سکانس که واقعا حیف بود.
برای یک بار دیدن خوبه.
ولی به هیچ عنوان هیچ انتظاری ازش نداشته باشید.
تیم تولید امکانات زیادی در اختیار داشت که میتونست به بهترین نحو ازشون استفاده کنه و یه اثر به یادموندنی بسازه:
بازیگر هایی که شناخته شده و محبوبن
خط اولیهی قوی داستان
المانها و اشارههای فرهنگی
طراحی لباس عالی
دکور و صحنهسازی باکیفیت و...
اما متاسفانه همشون قربانی فیلمنامهی به شدت ضعیف و تدوین پیچیده و بینظم شدن.
<اسپویل>
قرار بود خِم و وان که به اشتباه به قتل متهم شده بودن، برای پاک کردن نام خودشون به مانسوانگ بیان و اونجا اسناد خرابکاری یه عده که گمان میرفت در حال آمادهسازی برای شورش بر علیه تاج و تخت بودند رو پیدا کنن.
بعد از اومدن به مانسوانگ هم فهمیدن با چاترا منافع مشترک دارن و تصمیم گرفتن همکاری کنن.
انقدر باگ فیلمنامه زیاد بود که واقعا نمیدونم چجوری فیلم رو تموم کردم و واقعا باید ازش چه نتیجهای بگیرم؟
شخصیتپردازیها به شدت ضعیف بود. وان دچار یه تروما بود که به شدت روی رفتارش تاثیر داشت اما هیچ جوره این تروما رو برای بیننده توضیح دقیق ندادن.
چرا خِم به این راحتی به چاترا اعتماد کرد؟
چرا صاحب مانسوانگ یجا در حال همکاری با فروشندگان اسلحه بود و چند روز بعد مقابلشون؟
هونگ فقط برای گیر انداختن یه مهرهی ساده مثل پسرعموش مرگش رو جعل کرد؟ و بعد از اونهمه تلاش برای افشای هویت فروشنده و خریداران اسلحه جلوی شاه راما، تقریبا هیچ اتفاقی نیفتاد به جز اینکه وان بی دلیل و احمقانه کشته شد.
صحنههای احساسی انقدر بدون مقدمه و در موقعیتهای نامناسب قرار داشت که هیچ تاثیری نمیذاشت.
و در نهایت قرار بود به داستان یک رقصنده و نوازنده پرداخته بشه که کل تبلیغاتی که در این زمینه شده بود محدود شد به یکی دو سکانس که واقعا حیف بود.
برای یک بار دیدن خوبه.
ولی به هیچ عنوان هیچ انتظاری ازش نداشته باشید.
Esta resenha foi útil para você?